شوماخر کوچولو
از اولش اهل غریبی کردن نبودی کلا با همه خیلی خوب ارتباط برقرار میکنی البته باید اینم بگم که اصلا واسه غریبه ها نمیخندی ورفتارت خیلی سنگینه هرچی میگم دس دسی یا نانای کن یابوس بفرست...نمیکنی که نمیکنی فقط آخرش احتمالا یه بای بای تحویلشون میدی عاشق مهمونی هستی وقتی دور وبرت شلوغه دیگه اصلا منو نمیبینی ونمیای پیشم برعکس وقتایی که دونفری تو خونه ایم همش میای و میچسبی به من... جرات نمیکنم یه دقه برم آب بخورم وبیام
هفته پیش آنی مهمونی گرفته بود کلی هم بچه بودن که حسابی مشغول شده بودی یه دقیقه نمیشستی سرجات با اینکه تازه 2 روز بود راه افتاده بودی ولی ماشالله خیلی خوب از پس خودت برمیومدی و خیلی بامزه برای حفظ تعادل شکمتو میدادی جلو راه میفتادی عین یه توپ قلقلی از این اتاق به اون اتاق قل میخوردیخدا روشکر زمین نمیخوردی ولی مامان بزرگ خیلی نگرانت بود طفلکی همش دنبال تو بود که نکنه بچه ها بهت تنه بزنن یا دیده بود عارفه کوچولو بغلت کرده همش نگران بود باهم فرود بیاین......بالاخره یدونه نتیجه اشی دیگه
اینام عکس دوستات البته آخر مهمونی گرفتم وچندتاییشون رفته بودن
چقد خوبه بالاخره راه افتادی کلی ذوق میکنی مخصوصا اگه بیرون از خونه باشیم دوست داری دستتو ول کنی و بدوئی... اولش از کفش اصلا خوشت نمیومد تا پات میکردم گریه میکردی ومیگفتی پا...پا در...در یعنی از پام درآرهنوز جمله نمیگی ولی کلمات زیادی بلدی و خیلی خوب منظورتو میرسونی
همچین مقاومت نشون دادی که گفتم حالا حالاها قبول نمیکنی ولی از اونجایی که دختر خاااانوم گل حرف گوش کنی هستی به هوای ددر رفتنم که شده به حرف مامانی گوش کردی وکفشتو پات کردی ببین
ماشین دوست داری چه واقعی چه اسباب بازی چه عکسشو تو کتاب یا تی وی ...سریع میگی ما .....ما....... همیشه هم کلماتو دوبار تکرار میکنی یه چیزی که همیشه برام جالب بوده اینه که تا یه سنی فقط مامان وبابائن که حرفای بچشونو میفهمن مثلا فکرشو بکن کی میتونه بفهمه منظور تو از ما چیه آخه به خیلی چیزا میگی ما البته با مکث و آهنگش من تشخیص میدم این مائی که گفتی یعنی چی
خلاصه واسه خودت یه پا شوماخری
نیگاه چجوری داری دنده عوض میکنی
با هلیکوپترم قام قام میکنی