آوینآوین، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

دختر بهار

سال نو مبارک..

بهارِ ی دوباره ..نوروز ی دوباره... بر تو شکوفه بهاری من مبارک روزگارت  همیشه بهاری باد...   دخترکم این نوروز با همه قشنگیش کمی سخت گذشت ...روز اول نوروز با همکاری شما تصمیم گرفتیم با می می خداحافظی کنیم..خیلی سخت بود وداع... نگاه های عاشقانت رو وقتی شیر میخوردی هرگز از خاطر نمیبرم ...از خدا سپاسگذارم که بمن اجازه داد تا این لذت رو تجربه کنم.. وابستگی شما خیلی منو میترسوند که آسیب نخوری ... بخاطر همین چند ماه اخیر وعده های شیر خوردنت رو کم کردم ...نمیدونستم کی بلاخره میتونم دل بکنم...هراس داشتم  ازین که شاید بااین وداع ازم دور شی یا دیگه دوسم نداشته باشی.. نمیدونستم چجور باید تمومش کنم ...از خد...
8 فروردين 1392

دلبرکم..

آوین گلم امروز میخوام از دلبریای جدیدت برات بگم.. یه زمانی همش بابایی رو بوس میکردی ویه نگاه به من میکردی وفرار میکردی که یعنی من گیرت نندازم  وبوست کنم چون میدونستی چقد عاشق بوسیدنتم...تو هم با شیطونی تمام از دستم در میرفتی...منم همش به بابایی حسودیم میشد   تا اینکه بابایی برای ولنتاین یه زنگوله بوسیدن گرفت...ومن تاصدای اونو در میاوردم تو  ومیدوییدی و میومدی ماچم میکردی...دست دَدی جون درد نکنه بلاخره تو رو سربراه کرد   ولی قشنگتر از اون وقتاییه که از سر کار برمیگردم میای به استقبالم از دور دستاتو باز میکنی ومیدویی وخودت پرت میکنی تو بغل مامانی وک...
16 اسفند 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر بهار می باشد