قشنگترین شعر..
چقدر شیرینه وقتی طنین صدات فضای خونه رو پر میکنه...وچه لذتی میبرم وقتی میبینم انقد بزرگ شدی که راه میری وتنهایی شعر میخونی .....بیشترین شعرایی که میخونی :
گریه ..بده.. بچه ها...همیشه...بخندیم...ها ها ها
اِ..بی...سی... دی..ای... اف... جــــــــــــــــــــــــــــی..اِ... آ... جِ ... کِ... اِ اّ... اِ اّ... پــــــــــــــــــــــــی
شصته کجا؟ من اینجا.. خدا براتون ...خوبی...میخوام
واز 1تا 20 رو میشماری وآخرشم واسه خودت دست میزنی..
کامل صحبت میکنی و سعی میکنی کلمات وجملاتت رو بدون اشکال تلفظ کنی..کم هم نمیاری ...بهت میگم آوین بگو قستنطنیه...میپری بالا وپایین ومیگی قُستَن تی اِ
میری تو جمع بچه های بزرگتر از خودت و باهاشون بازی میکنی...وقتی هم کنارت نیستن یا سرگرم بازی دیگه هستن مکرر صداشون میکنی تا بیان باهات بازی کنن..
خیلی مرآت کوچولو رو دوست داری... براش اسباب بازی میاری وسرگرمش میکنی وشیشه اشو هر جا پیدا کنی میاری وبهش شیر میدی ...قربونت برم که 9 ماه زودتر بدنیا اومدی ولی میخوای براش مادری کنی..
اینجام تولد مرآت کوچولوئه وشما میخوای تو خاموش کردن شمعا کمکش کنی
عاشق مهدایی وخیلی باهم خوب بازی میکنین مدام در حال بوسیدن وبغل کردن هم هستین... قربون جفتتون برم که انقد خانوم ومهربونین...
دینا رو هم خیلی دوست داری با هیجان شیطنت هاشو دنبال میکنی...و بدت نمیاد گاهی کاراشو تکرار کنی..
خیلی خوشحالم که دوستای خوبی داری وباهاشون خوشحالی...وقتی باهمین از خوشحالی نمیدونی چیکار کنی میدویی میچرخی میخندی ومن...لذت میبرم وشاد میشم با شادی تو....دوست دارم دختر قشنگم